زیبایی تکلیف
تازه راه افتاده بود اما دلش می خواست تو کارا کمکم کنه . آخه هر چی بهش میگم بچه جون برو خوش باش .حالا که بچه ای بچگی کن . تو رو چه به سفره جمع کردن و غذا خوردن و… اونم با این همه توانایی !!!!
واقعا چرا بچه ها دوست دارند مسئولیت کارها را به عهده بگیرند ؟ چرا تا بچه اند فقط نمیخورند و بخوابند . باید حتما به کاری مشغول باشند و وقتشون را براشون پر کنی هر چند کارشون بازی باشه.
چرا تو کلاس ابتدایی وقتی میخوای نماینده ی کلاس را مشخص کنی همه اعلام آمادگی می کنند؟
چرا ما بزرگتر ها وقتی مسئولیتمان زیاد باشه پیش دیگران کلاس میذاریم و این را توانایی میدونیم و بهش افتخار می کنیم؟
چرا این همه آدم برای نمایندگی مجلس یا ریاست جمهوری با هم رقابت می کنند وانجام این کارهای پر زحمت را نشانه ی بزرگی و تواناییشون می دونند؟
مگه جز اینه که ما در همه ی این کارها داریم به خودمون زحمت میدیم و یه کاری را برای کسی یا برای چیزی انجام میدیم . چرا این زحمتها را دوست داریم و هر کی بیشتر کار کنه و زحمت بکشه او را ارزشمندتر میدونیم؟
به نظرتون این دوست داشتن تو خلقت ما نهفته نیست؟
به نظرتون این آیه ی قرآن پرده از حقیقت وجود ما بر نمی داره: “ سوره ذاریات :
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56)
ترجمه : و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (56)
ما عبد آفریده شدیم و عبد فقط اطاعت مولا میکنه و کار میکنه و تکلیف و زحمت مولا را به جان میخره و این برای ما لذت بخش و پر افتخاره.خدا کنه فقط تو قسمت انتخاب مولا بیراهه نریم و به عشق خدا به کامِ دیگر خدانما ها کار نکنیم.