• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

داستان یک زن

27 خرداد 1398 توسط طالب

بسم الله الرحمن الرحیم

برای مسابقات ورزشی سیدنی زنی بچه اش را در ماشین میگذارد و برای بازی کامپیوتری وارد هتلی می شود و بر اثر غفلت از فرزند و سرگرمی بچه اش در بیرون از هتل بر اثر گرمای هوا در ماشین می پزد یعنی  در جه حرارت به قدری شدید بوده که نه تنها بچه هلاک می شود بلکه به حالت پختگی در می اید ووقتی این مادر را به دادگاه می برند و از او سوال می کنند آیا از این قضیه وجدانت ناراحت نیست ؟ جواب می دهد خیر چون من فقط نباید به بچه ام برسم بلکه باید به خودم هم برسم[1]

از خواندن این مطلب حالم بد می شود مگه چقدر یه مادر می تواند بی رحم شود!!!!!!!!

تصمیم گرفتم برای تفریح و عوض شدن حالم به بیرون بروم. به خودم رسیدم شیک و مرتب و کمی هم آرایش . البته خب آرایش من در حدی نیست که جلب توجه کنه در برابر خانومایی که با هزار وضع و آرایش بدتر از من تو جامعه حاضر می شوند،  این سرو وضع من نه به چشم میاد و نه تحریک کننده است .اینا جملاتی بودن که من برای توجیه رفتار و پوششم گاهی به خودم می گفتم.

رفتم بیرون مشغول تماشای مغازه ها بودم و بالا و پایین کردن قیمت ها …..که متوجه شدم فروشنده مغازه که مرد جوانی است خیره خیره به من نگاه می کند تا متوجه نگاهش شدم از جلوی مغازه رد شدم نوع این نگاه را می شناسم بارها بیرون تجربه اش کرده ام و چقدر متنفرم از این نگاه ها . آخه یکی نیست بگه فلان فلان شده چشمت را بنداز پایین .حالا خوبه که من مثل بقیه نیومدم بیرون وگرنه … اصلا گیرم که خیلیم آرایش کرده بودم و خوشگل اومده بودم بیرون همش که من نباید خودمو بپوشونم یه کم تو چشمت را کنترل کن. اصلا به جهنم که جلب توجه کردم منم دل دارم آخه . …

تو همین افکار بودم که خوردم به یه خانم چادری و بنده خدا افتاد و پاش پیچ  خورد. سریع رفتم بلندش کردم وعذر خواهی کردم یه کم پایش را میلنگاند و مجبور شدم چند قدمی همراهش برم. گفتم ببخشید حواسم نبود گاهی اینقدر غرق مشکلات و افکارم میشم که متوجه اطرافم نیستم.

بنده خدا مدام می گفت اشکالی نداره ، برا همه ممکنه پیش بیاد. هر دو گرممان شده بود .گفتم چند لحظه صبر کنید آبمیوه ای چیزی بخرم و بیام. قبول نمی کرد ولی اصرار کردم و گفتم لااقل اینطوری من یکم از خجالت شما درمیام. روی یه نیمکت نشست و منم رفتم و آبمیوه و بستنی خریدم و کنارش نشستم. گفتم شما با چادر گرمتون نمیشه ؟ لبخندی زد و گفت چرا خب معلومه . گفتم خب چرا مانتو نمی پوشید یا یه چیز خنک تر … گفت حس می کنم چادر از همه ی لباس ها و مانتو ها و… پوشیده تره و کمتر جلب توجه می کنه و با وجود اینکه گرم هم هست ولی ترجیح میدم چادر بپوشم تا چیز دیگه. خندیدم و گفتم خب حالا یه کم جلب توجه بشه که طوری نیست اینقدر خوشگل تر از ما هست که ما به چشم نمیایم تازه گیرم به چشمم بیایم خب مردا یکم ادم باشن و چشماشونو ببندند ما هم باید یکم به خودمون برسیم دیگه. نمیشه که همش هوای دیگرون و مردا را داشته باشیم.

…وای تنم لرزید …خدایا دارم چی میگم … چقدر جمله ام شبیه مادر بی رحمی بود که صبح دربارش مطلب خونده بودم اونم می گفت باید به خودش برسه و نمیشه که همش به بچه برسه…

صدای اون خانم من را از تو این فکرا درآورد. ببین عزیزم اول اینکه به نظرم همه ی خانومایی که وضع حجابشون را بدتر از ما میدونی همین فکر رو می کنن که خیلی وضعیتشون محرک نیست و جلب توجه نمی کنه. زیبایی و زشتی نسبی هست و برای هر کسی یه جوره و یکسان نیست برا همین نمی تونیم قسم بخوریم که وضع لباس و حجابمون جلب توجه هیچ کس را نمی کنه. بعدشم از نظر من حجاب فقط بحث پوشش و لباس نیست بلکه حجاب نشون دهنده ی مهربونی ما زن ها نسبت به جامعه و مردم هست ببین زن مظهر محبت و صفا و ایثاره اگه این مظهریت از دست بره هم خودش نابود میشه هم بقیه ….حرفاش قشنگ بودن ولی من که چیزی نمی فهمیدم. گفتم شرمنده یکم ساده تر مباحث را میگید من نمی فهمم چی می فرمایید.

گفت ببین من خیلی وقت قبل یه چیزی از یکی از علما خوندم که می فرمودن حجاب حق زن یا مرد و شوهر نیست بلکه حق خداست یعنی اگه زن و مرد هر دو راضی باشند به برداشتن حجاب بازهم حق این کار را ندارن چون حق خداست نه حق اونا می دونی این یعنی چی؟ یعنی برداشتن حجاب فقط اثرش به زن ومرد بر نمی گرده به همه ی انسان ها بر میگرده و این یه ذره نور ایثار و محبت و عواطف و انسانیت که بین آدما مونده را از بین میبره .

ببین من اگه حجابم را بر دارم یعنی دارم به همه میگم که برام مهم نیست که برای توی مرد یا زنی که به خوشگلی من نیستی و چشم همسرت دنبال منه یا …. چه اتفاقی میفته. من خودخواهم میخوام به خودم برسم تو هم خودخواه باش و برو دنبال خودخواهی خودت و دلبخواهیات. این یعنی من زن که مظهر مهر و محبت وعاطفه و ایثار و مادری هستم همه ی اینا را دور میریزم وقتی من که مظهر این ارزشها و انتقال دهنده ی این ارزش هام این کار رو کردم به فرزندم و بقیه ی زنان و مردان هم دارم این راه را نشون میدم و آموزش میدم . دیگه توی  این جامعه ی خود خواه اثری از ایمان به خدا و عشق و محبت و.. نمی مونه. پس برا همین حجاب حق خداست . خدا این ارزش ها را به طور ذاتی در وجود من زن قرار داده تا اینا گم نشه ولی اگه من اینا را زیر پا بذارم دیگه چیزی نمی مونه.

حرفاش من را به فکر وادار کرد ….. ماجرای مادر بی رحم صبح میتونه ماجرای خودخواهی من باشه البته در حد و اندازه و موقعیت خودم.



[1] شورای فرهنگی اجتماعی زنان ، مقاله تصویری نو از روابط خانواده در قرآن،  سید محمد تقی مدرسی ص 49 و 50

 نظر دهید »

برای اقامه نماز انقلاب کردیم...

21 بهمن 1394 توسط طالب

واقیمو الصلوه….

نماز را اقامه کنید…

نه اینکه قرائت کنید و بخوانید.

اقامه ی نماز در تمام افعال روزانه و وجود خودتان مانند انان که دائم در نمازند .و اقامه نماز در جامعه و جهان

که همه طنین ایاک نعبد و ایاک نستعین را با تمام وجود و در همه ی کارها و همه جا فریاد کنند.

نماز یعنی علی علیه الصلاه والسلام

یعنی ولایت الله را بپذیر و طاغوت را رها کن.

نماز یعنی فریاد نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی

یعنی نه مغضوب علیهم و نه ضالین بلکه

اهدنا الصراط المستقیم .صراط علی علیه الصلاه والسلام .

برای نماز اقامه کردیم و حقیقت “قد قامت الصلاه” در ظهور مولایمان در همه عالم تحقق خواهد یافت .

و این پیامی از رهبرتوست :پیام رهبر انقلاب به بیست و چهارمین اجلاس سراسری نماز:
سخن امروز من تأکید بر احساس مسئولیت همگانی در خصوص ترویج فریضه ی بزرگ و بی بدیل نماز است/به این که حتی یک نفر از جوانان کشور، در نماز سهل انگاری نکند همت گماریدوالسلام علیکم و رحمةالله
سید علی خامنه ای
۶ بهمن ماه ۱۳۹۴

 نظر دهید »

خوب باشیم که چی بشه؟

02 آذر 1394 توسط طالب

تا بحال فکر کردید چرا باید مواظب اعمال و رفتار باشیم و سعی کنیم مطابق دستورات دینی باشه؟

مثلا چرا باید نماز بخونیم ؟

برای رفع غرور؟ چرا باید غرور نباشه ؟غرور جلوی چی را میگیره ؟ غرور جلوی اطاعت خدا را میگیره . جلوی اطاعت ولی خدا را میگیره .

خدا وند در قرآن می فرمایند : ” اقم الصلاه لذکری” نماز مقدمه ای است برای ذکر خود ذکر نیست . ذکر اهل بیت علیهم الصلاه و السلام هستند.

در جامعه کبیره می خوانیم : ” ذکرکم فی الذاکرین ” به واسطه ی اهل بیت علیهم الصلاه والسلام ذکر می گوییم  وذاکریم.

امام صادق علیه الصلاه والسلام می فرمایند : ” فوق هر عبادتی عبادتی است و دوست داشتن ما خاندان برترین عبادت است”

پس این همه دستورات دینی همه مقدمه است برای ولایت پذیری .

برا همینه که در بعضی روایات اومده که اگر کسی ولایت نداشته باشه ولی روزها عبادت کند و شبها شب زنده داری و … اخر هم او را بکشند باز هم به بهشت نمی رود. چون اصلا نماز و اخلاق و دعا و … برای این بود که  آماده ی ولایت پذیری بشه وگرنه  این اعمال  به تنهایی هیچ فایده ای ندارند.

به این میگن یه دین سیاسی که سیاست عین دینشه. ولایت تمام دینمون را پر کرده حتی احکام فردی را .

دقت کن…می بینی …

راستی اون بهشت آخر هم ولاییه و از وجود اهل بیت علیهم الصلاه و السلام است که بهشته…

مواظب ولایت فقیه باشیم.

 نظر دهید »

پرورش جان های قابل

07 بهمن 1393 توسط طالب

 

مرحوم آیت الله سید بهاء الدین مهدوی می فرمودند :

” ائمه اطهار (علیهم السلام) در حیات و ممات ، مشغول پرورش نفوس مستعد و دستگیری از خلایق می باشند ، و همان طور که در زمان حیاتشان یاران خاصی از مکتب علمی و تربیتی ایشان بهره می بردند ، الان هم افرادی هستند که در محضر عنایت اهل بیت (علیهم السلام ) و خصوصا امیر المومنین (علیه السلام) حاضرند . افرادی هم که در رتبه های پایین تر قرار دارند ، باید هر روز خود را بر آقا امیر المومنین (علیه السلام) عرضه کنند . بهترین راه برای انجام این کار ، خواندن زیارت امین الله است که مضامین بسیار والا و با شرافتی دارد .”

منبع : کتاب اسوه ی بندگی (برگزیده ای از زندگی عالم ربانی آیت الله سید بهاء الدین مهدوی (قدس سره)) تهیه شده توسط سید ابو الحسن مهدوی

 1 نظر

وظیفه ما در قبال پیام رهبری به جوانان اروپا از نظر حجت الاسلام پناهیان

06 بهمن 1393 توسط طالب

 



• حالا ما باید ببینیم وظیفۀ ما در قبال این پیام چیست؟ یکی از وظایفی که این پیام برای ما تعریف می‌کند «آمادگی برای بیدارسازی دیگران» است. هر یک از شما باید ببینید که در این زمینه چه کمکی می‌توانید انجام دهید؟
از طریق اینترنت با مردم جهان ارتباط برقرار کنید/چه مطالبی را می‌توان در کنار این پیام منتقل کرد؟
• بنده قبلاً بارها به جوانان و دوستان خودم عرض کرده بودم که از طریق اینترنت با مردم جهان ارتباط برقرار کنید و پیام‌ها و مطالب ناب خودتان را به آنها منتقل کنید- ولی امروز این پیام رهبر انقلاب، سوژۀ خبری و محور بسیار مناسبی است که شما جوانان می‌توانید بسیاری از مطالب و اطلاعات را در کنار این پیام، به اروپایی‌ها -و غربی‌ها- منتقل کنید مثلاً یکی از مطالبی که می‌‌توانید برای آنها بازگو کنید، معرفی شخصیت مقام معظم رهبری به آنهاست. یا اینکه عکس‌ها و تصاویری که از ارتباط ایشان با جوانان و ارتباط عاطفی جوانان با ایشان وجود دارد را به اروپایی‌ها منتقل کنید. در این زمینه‌ها کارهای بسیار جالب و تأثیرگذاری می‌توان انجام داد.
فصل جدیدی از فعالیت برای شما جوانان آغاز شده/این شعار را در عمل اثبات کنید که:
«ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»



 1 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

هدایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اعتقادی
  • اخلاقی
  • سیاسی
  • اهل بیت (علیهم السلام)
  • داستان کوتاه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس